مقاله ای کامل در مورد تبلت

1393/07/07

 دنياي کامپيوتر در سر يک چهار راه قرار گرفته است. امروزه، کامپيوتر اصلي براي اغلب کاربران، ديگر يک PC نيست؛ شايد يک تلفن است. در حالي که سيستم اصلي شما (چه در دفتر کار و چه در خانه تان) روي يک ميز جاي مي گيرد، گوشي هاي هوشمند همه جا با ما هستند و با هر بخش از زندگي روزانه ما عجين شده اند. اما عليرغم هوشمندتر شدن آن ها، تلفن ها براي اين که جايگزين PC ها شوند، خيلي کوچک هستند. ما به ابزاري نياز داريم که قادر باشد خلاء بين کامپيوترها و تلفن هاي سيار را پر کند. اين وسيله از راه رسيده است. به عصر Tablet خوش آمديد.
نمايي از گذشته

برخلاف گذشته که کوشش هاي زود هنگامي براي انتقال محاسبات کامپيوتري به بخش Tablet انجام مي گرفت، امروزه مدل هاي مختلفي از Tablet ها به بازار آمده اند که در اين فضا باقي خواهند ماند. موج جديد اين ابزار بديع، بسيار سريع و پرشتاب است و گزينه هاي تازه اي را ارائه مي کند. خود مفهوم Tablet PC چيز جديدي نيست، اما تعريف آن از ريشه تغيير پيدا کرده است. چيزي که قبلاً به آن Tablet مي گفتيم، فقط يک لپ تاپ با يک صفحه لمسي بود که باز و بسته مي شد، يک ماشين سنگين که حمل و استفاده از آن به عنوان يک لپ تاپ دشوار بود. اين سيستم هيبريد در جايي قرار مي گرفت که وضعيت تکنولوژي، ما را از تلاش هاي قبلي براي ساخت کامپيوترهاي Tablet يا slate(لوحي) به آن رهنمون مي شد. به واسطه پيشرفت هاي انجام گرفته در تکنولوژي گوشي هاي هوشمند و تأثير تيم طراحي کمپاني Apple، کارها به سمت پيشرفت، تغيير مسير داده اند. وقتي سال گذشته iPad وارد بازار شد، منتقدان به سرعت و با شتاب آن را يک iPhone غول آساي بدون تلفن ناميدند.
اين توصيه در مورد نوعي تکنولوژي صحبت مي کرد که ابعاد جذاب آن را امکان پذير مي ساخت اما قضاوت درستي در مورد آن نداشت. در واقع، iPad تمام چيزهايي را که ما فکر مي کرديم در مورد تبلت ها مي دانيم تغيير داده بود، و ساير توليد کنندگان سخت افزار با عرضه دامنه وسيعي از ابزار مشابه اما متفاوت (و در برخي از موارد ارزان تر ) و گوگل با سيستم Android خود به سرعت در حال دنبال کردن موفقيت Apple هستند.
تبلت هاي امروزي دقيقاً همان چيزي هستند که اسم آن ها اشاره مي کند: يک لوح باريک که با صفحه نمايش بزرگ آن قابل شناسايي است واين صفحه نمايش، بر کل اين وسيله احاطه دارد. اين سيستم هاي بلند و باريک، عموماً حداکثر ۷۵۰ گرم وزن دارند و تعداد اندکي از آن ها (در مقايسه با يک کتاب معمولي)، فضاي کمي بيش تر را در کيف شما اشغال مي کنند.
اما نکته مهم تر: نرم افزار تبلت ها تغيير پيدا کرده است. به جاي کوشش براي اجراي تمام و کمال نسخه هاي ويندوز که به توان پردازشي زيادي نياز دارد و براي استفاده در يک نمايش گر لمسي بهينه سازي نشده است، اکثر مدل هاي جديد تبلت که اين روزها عرضه مي شوند يک سيستم عامل موبايل سبک و مبتني بر استفاده از نمايش گر لمسي نظير Apple iOS يا Google Android را اجرا مي کنند.
در سال ۲۰۱۱، ما شاهد ظهور تبلت هاي بسيار متنوع و گوناگون و جديدي هستيم که برخي از آن ها ساخت توليد کنندگان عمده و مهم تلفن و کامپيوتر است که البته از نظر سايز بسيار متفاوت خواهند بود.

يک لوح درست و حسابي
اما هنوز هم چند قاعده اندک وجود دارد که بر اين مقوله رو به رشد، حاکم است ،بنابراين شما بايد انتظار برخورد با طرح هاي بسيار گوناگون، از لوح هاي باريکي که به سختي از تلفن ها قابل تشخيص هستند تا ابزاري که از نظر سايز و پاور رقيب نت بوک ها محسوب مي شوند را داشته باشيد. محبوب ترين و رايج ترين تبلت، iPad کمپاني Apple است که حالا در نسخه دوم خود عرضه شده (و نشان دهنده نقش پيشتاز Apple در اين بازار است).
ابعاد iPad‏ ‏۲/۲۴۱‏ در ۱۸۵ ميليمتر و ضخامت ۸/۸ ميليمتر است و از يک صفحه نمايش ۹/۷ اينچي استفاده مي کند. به دليل اين که iPad2 حدوداً به اندازه يک دفترچه يادداشت تاشو است، ظاهر و حسي که منتقل مي کند به شکل ناخودآگاه براي بسياري از کاربران آشنا است.
اما تعدادي از ابزار هاي جديد، شامل Samsung Galaxy Tab و BlackBerry PlayBook هم وجود دارد که توجه کاربران را در اين زمينه به خود جلب کرده که يک تبلت ۱۰اينچي بزرگ نيز براي استفاده موبايل مناسب است. نمايش گرهاي ۷ اينچي که اين سيستم ها استفاده مي کنند آن ها را در مقايسه با iPad، بيش از اندازه پرتابل مي کند و کريرهاي عمده بي سيم نيز سرويس هاي ۳G خود را با دريافت هزينه هاي ماهيانه براي اين ابزار ارائه مي کنند.
علاوه بر سايز، شما بايد سيستم عاملي را که بر روي اين ابزار اجرا مي کنيد نيز در نظر بگيريد. iPad2 آخرين نسخه سيستم عامل iOS کمپاني Apple را که iPad ،iPhon و iPod touch نيز از آن استفاده مي کردند، اجرا مي کند. بسياري از سيستم هاي ديگر (شامل آن هايي که توسط سامسونگ و موتورولا ساخته مي شوند) نسخه هاي متفاوتي از سيستم عامل Android را اجرا مي کنند، ابزار ۷ اينچي نوعاً Android 2.0 (که با نام Froyo نيز شناخته مي شود) را اجرا مي کنند در حالي که ابزار ۱۰اينچي جديدتر، Android 3.0 پيشرفته تر را اجرا مي نمايند. استثنايي که بر اين قاعده وجود دارد HP TouchPad که سيستم عامل HP يعني WebOS را اجرا مي کند و BlackBerry PlayBook کمپاني Research in Motion که سيستم عامل اختصاصي BlackBerry Tablet OS اين کمپاني را اجرا مي نمايد.
قبل از اين که اپل، Ipad را عرضه کند، اکثر tablet PC ها، سيستم عامل هاي ويندوز را (که از قابليت لمسي برخوردار بودند) اجرا مي کردند. ابزاري مثل Asus Eee PC Touch و Dell Inspiron Duo يک تجربه صفحه لمسي را با Windows 7 تلفيق مي کنند، هر چند که اين ها بيش تر شبيه لپ تاپ هاي عادي هستند و تجربه کار با آن ها مثل استفاده از يک PC معمولي است تا تبلتي که يک سيستم عامل اختصاصي را اجرا مي کند. در همين حال، الان در بازار، eBook reader هايي مثل Amazon Kindle عرضه مي شود که ممکن است وسوسه شويد آن ها را tablet-lites بدانيد. اين ها ابزارهاي کاملاً متفاوتي نسبت به تبلت ها هستند و از نمايش گرهايي استفاده مي کنند که فقط وقتي دکمه اي را فشار دهيد Update مي شوند؛ اين ها تماماً براي نمايش متن و تصاوير استاتيک طراحي شده اند.
هنوز براي اين که بگوئيم کاربران و صنعت نهايتاً کدام سايز و فرمت تبلت را ترجيح خواهند داد، زود است و بخش اعظم اين انتخاب به علائق و انتخاب هاي شخصي خود شما بستگي دارد. در حالي که نمايش گرهاي ۱۰ اينچي يک تجربه بهتر ارائه مي کنند، خصوصاً وقتي از صفحه کليدهاي on-screen استفاده کنيد، صفحه هاي نمايش ۷ اينچي بسيار بهتر در داخل کيف و جيب هاي بزرگ جاي مي گيرند. و تمام سيستم عامل ها نيز مشخصات مخصوص به خودشان را دارند.
آرزوهاي بزرگ
گذشته از تمام دردسرها و گرفتاري ها و سردرگمي هايي که مطمئناً دور اول عرضه تبلت ها به وجود مي آورد، ابزارهاي جديد داراي امکانات جالب توجهي هم هستند. تلفيق قابليت سيار بودن و قابليت اتصال يک گوشي هوشمند با عناصر موجود در يک لپ تاپ ؛ خصوصاً صفحه هاي نمايش بزرگ، پردازنده هاي قوي تر و فضاي لازم براي دوربين هاي بهتر و بهتر، درگاه ها و تجهيزات جانبي، تبلت ها کاربران موبايل را به کشف کارهاي جديد متعددي که مي توانند با آن ها انجام دهند دعوت مي کنند.
درست مثل iPhone و ساير گوشي هاي هوشمندي که انفجاري از تعامل هاي مبتني بر رسانه اجتماعي غني و مکان محوريکه تعداد کمي آن را پيش بيني مي کردند، ظهور مقوله اي از ماشين هايي که حتي قدرتمندتر و پيچيده تر هستند بدون شک سيکل شتاب انگيز ديگري از خلاقيت را در فعاليت هاي مبتني بر وب به راه خواهد انداخت. اغلب اين تبلت هاي جديد به همراه دوربيني براي عکاسي و فيلم برداري snapshot و همچنين يک دوربين جلويي براي ويدئو کنفرانس بدون محدوديت عرضه مي شوند.
گذشته از دوربين هاي بهتر، فرمت بزرگ تر اين تبلت ها فضاي لازم براي اجزاي پيشرفته GPS با آنتن هاي قوي تر که بايد از قابليت هاي جديد سرويس هاي مکان محور نظير Facebook-Places ,Foursquare و Layar پشتيباني کند را فراهم مي آورد. در همين حال، قابليت استفاده از سرويس هاي عکس و ويدئوي جامعه محور به کاربراني که در حال بازديد از مکاني هستند، اجازه مي دهد از تبلت خود براي capture عکس ها و ويدئوهاي خود استفاده کنند و سپس اين محتوا را به شکل ديناميک با ديگران به اشتراک بگذارند.
ضمناً، Mobile Gaming نيز در تبلت ها جاي داده خواهد شد. هم App Store شرکت اپل و هم Android Market گوگل بازي هاي سه بعدي با کيفيت بالا نظير Madden ll کمپاني EA و Real Racing کمپاني Firemints را ارائه مي کنند. بازي هاي چند کاربره مثل Air Hockey و Scrabble نيز از طريق تبلت ها در حال نزديک کردن کاربران به يکديگر هستند و فراگير شدن عنوان هاي چند بازيکن آن لاين مثل WorldofWarcraft بر روي تبلت ها نيز فقط به اندکي زمان نياز دارد. در اين مقطع زماني اوليه، فضاي لازم براي توسعه برنامه هاي کاربردي موبايل وجود ندارد و به اين زودي ها نمي توانيم شاهد چنين پيشرفت هايي در اين حوزه باشيم.
موج جديد تبلت ها، روياي ابزار هميشه متصل را نهايتاً به واقعيت تبديل خواهد کرد. بسياري از اين تبلت ها هر دو نوع اتصال Wi-Fi و ۳G را ارائه مي کنند و به شکل قراردادهاي ديتاي داراي سوبسيد در شبکه هاي موبايل در دسترس هستند. در حال حاضر هيچ کمپاني موبايلي يک طرح تلفيقي براي تبلت و موبايل شما ارائه نمي دهد در عوض شما بايد يک سيم کارت جداگانه براي هر وسيله تهيه کنيد (که اين کار به شکل قابل توجهي هزينه هاي پرداختي براي استفاده از داده هاي بي سيم را افزايش مي دهد). هر چند، در حال حاضر شما مي توانيد براي ايجاد hotspotهاي بي سيم و به اشتراک گذاري مستقيم اتصال ديتا از تلفن موبايل خود به تبلت، از تلفن هاي متعدد موجود در بازار استفاده کنيد.

چند مانع ديگر
هرچند قبل از اين که بتوانيم رسيدن به آينده باشکوه مبتني بر تبلت را جشن بگيريم، اين صنعت بايد بر چندين مانع تکنيکي جدي فائق آيد. جدي ترين مشکلات به پلتفرم هاي سيستم عامل و کمپاني هاي سازنده آن ها مربوط مي شود.
سهم اين مشکلات نبايد براي غول هاي نرم افزاري بيش تر باشد. دلايل متعددي براي شک کردن به اين موضوع وجود دارد که بيش از چند پلتفرم عمده در دراز مدت بتوانند در بازار تبلت رونق پيدا کنند، نکته اي که Apple ,Google و مايکروسافت به خوبي از آن آگاه هستند و به اميد تسلط بر بازار تبلت، بر سر به دست آوردن حقوق patent ها و استانداردهاي اينترنتي با هم نزاع مي کنند. در دسترس بودن برنامه هاي کاربردي بر روي پلتفرم هاي رقيب، عامل کليدي اين نبرد خواهد بود.
حتي عليرغم نبردي که بين خود توليد کنندگان پلتفرم وجود دارد، هر يک از آن ها مجموعه منحصر به فردي از ويژگي ها را ارائه مي کنند. سياست هاي محدود کننده و غير شفاف Apple در رابطه با ارائه برنامه هاي کاربردي، براي بسياري از توسعه دهندگان iOS که ممکن است ماه ها صرف توسعه يک برنامه کاربردي؛ فقط براي Apple کنند و اين کمپاني از توزيع آن بر روي store خود داري کند عاملي بازدارنده محسوب مي شود.

سيستم عامل خود را هوشمندانه و با دقت انتخاب کنيد
در سمت Computing کارها، انتخاب يک سيستم عامل کار بسيار ساده اي است؛ شما يا يک Windows PC را انتخاب مي کنيد و يا به دنبال يک سيستم Macمي رويد. اما در دنياي تبلت، حداقل ۵ پلتفرم متفاوت که توجه شما را به خود جلب مي کند، وجود دارد.
iOS کمپاني Apple که iPad2 ،iPhone و iPod touch از آن استفاده مي کنند، به واسطه سازگاري با مجموعه گسترده اي از بيش از ۳۰۰۰۰۰ برنامه کاربردي در حال حاضر در اين زمينه پيشتاز است.
هر چند، Google Android نيز در اين مسير پيشروي مي کند. پلتفرم اکثر تبلت هاي غير اپل، Android است که در سال ۲۰۱۱ در نسخه هاي متعددي در دسترس قرار خواهد گرفت. تبلت هاي فعلي نسخه هاي Android 1.6 ،۲٫۰ ،۲٫۱ و ‎۲٫۲ را عرضه مي کنند اما نسخه اي که بايد چشم به راهش باشيد Android 3.0 (که با نام Honeycomb شناخته مي شود) است. اين نسخه بر روي تبلت هاي جديد ۱۰ اينچي نظير Xoom موتورولا در دسترس خواهد بود. Android در زمينه Multitasking کمي بهتر از iOS عمل مي کند و با وجود گستره وسيع تري از برنامه هاي کاربردي، سيستم بازتري به شمار مي رود.
Research in Motion نيز با BlackBerry Tablet OS خود که براي اولين بار بر روي BlackBerry PlayBook ارائه خواهد کرد وارد اين بازي شده است. يک خصوصيت منفي آن، اين است که فقط در حالت افقي کار مي کند اما يک اينترفيس همواره به شمار مي رود و قرار است با نرم افزارBlackBerry Messenger يکپارچه شود.
کمپاني HP نيز WebOS را با TouchPad خود که يک اينترفيس تر و تميز است و کار همزمان بر روي چندين آيتم را تسهيل مي کند عرضه خواهد کرد. اين سيستم عامل يکپارچگي نزديکي با تمام محصولات ديگر HP نظير چاپ گر ها نيز دارد و برنامه هاي کاربردي زيادي براي آن عرضه خواهد شد. در بين تمام اين ها، مايکروسافت به توسعه Windows 7 ادامه مي دهد، اگر چه اين يک سيستم عامل اختصاصي براي تبلت ها نيست و در حقيقت بر روي لپ تاپ ها بسيار بهتر کار مي کند.
اگر قسم خورده ايد که فقط از يک پلتفرم استفاده کنيد، انتخاب تان مي تواند بسيار راحت باشد اما اگر ترجيح مي دهيد بر اساس نتايج حاصل از مقايسه دقيق ويژگي ها و امکانات پلتفرم هاي گوناگون تصميم گيري کنيد، قضيه دشوارتر مي شود.تبلت هاي Apple iPad و Android‏ Google گزينه هاي خوبي محسوب مي شوند؛ در حالي که WebOS و BlackBerry Tablet OS گزينه هاي مبهم تري به شمار مي روند. مايکروسافت و مکينتاش در اين بازي نقشي ندارند.
۵

تبلت پيشنهادي
Apple iPad 2
قيمت: ۳۹۹ پوند
سيستم عامل: iOS
تبلتي که شور و هيجاني در بازار به راه انداخت و هنوز هم ابزاري است که ارزش خريدن را دارد. iPad 2 جديد Apple يک شاهکار سبک وزن و باريک در حوزه طراحي است اما طبيعت کنترلي Apple برنامه هاي کاربردي آن را محدود مي کند. iPad 2 از Adobe Flash نيز پشتيباني نمي کند بنابراين قابليت استفاده از ويدئوي آن لاين با محدوديت روبرو است. اگرچه اين ابزار هنوز هم يک قطعه زيبا است. شکل (۶)
www.apple.com/uk/pad

BlackBerry PlayBook
سيستم عامل: BlackBerry Tablet OS
در حالي که ساير توليد کنندگان سايز ابزار خود را افزايش مي دهند، BlackBerry کماکان از فرمت ۷ اينچي استفاده مي کند و اصرار دارد وسيله اي را عرضه کند که فقط در حالت افقي قابل استفاده است. عجيب است! اما اين يک اينترفيس بسيار خوب است که کار با آن تجربه اي مسرت بخش به شمار مي رود و با گنجاندن نرم افزار تجاري BlackBerry و BlackBerry Messenger مي تواند به يک انتخاب مناسب بدل شود. شکل(۷)
www.blackberry.com

HP Touchpad
سيستم عامل: WebOS
شايد اين تبلت با يک اينترفيس flick-able، جذاب ترين تبلت موجود در بازار باشد. در اين جا ايده هاي هوشمندانه زيادي نظير قابلت انتقال بي سيم فايل ها بين يک تلفن HP و HP Touchpad با لمس آن ها وجود دارد. و شما مي توانيد فايل ها را به صورت بي سيم بر روي چاپ گرهاي HP چاپ کنيد. شکل(۸)
www.hp.co.uk

Motorola Xoom
قيمت:۴۹۹ پاوند
سيستم عامل: Android 3.0
اين تبلت با برخورداري از يک پردازنده ‎۱GHz Tegra 2 دو هسته اي و يک گيگابايت رم بسيار سريع اجرا مي شود. و نمايش گر ۱۰ اينچي بزرگ، دوربين ۵ مگاپيکسلي، و فضاي ذخيره سازي ۳۲ گيگابايتي آن قابليت هاي اين ابزار واقعاً قدرتمند را افزايش مي دهد. Xoom گزينه خوبي براي جايگزيني iPad است. شکل(۹)
www.motorola.com

Samsung Tab
قيمت: از ۳۹۹ پاوند
سيستم عامل: Android 2.0/3.0
تا اين تاريخ تبلت ۷ اينچي سامسونگ بزرگ ترين رقيب iPad بوده است. اين تبلت به صورت استاندارد با ۳G عرضه مي شود و از Adobe Flash پشتيباني ميکند. دو دوربين توکار آن ديگر يک ويژگي منحصر به فرد محسوب نمي شود اما کماکان همه را غافلگير مي کند. نسخه جديد ۱۰ اينچي آن از سيستم عامل (Android 3.0 (Honeycomb بهره خواهد گرفت. شکل (۱۰)

ه رغم اين که انتظار مي رفت ايجاد نسخه هاي الکترونيکي از کتاب هاي مختلف بتواند زندگي افراد علاقه مند به کتاب و کتابخواني را تحت تاثير خود قرار دهد، نظرسنجي هاي انجام شده دراين باره حاکي از آن است که همچنان اين افراد کتابخواني به شيوه سنتي را به خواندن متن چاپي کتاب روي صفحه نمايشگر ترجيح مي دهند و دوست دارند ورق زدن صفحات کاغذي کتابي را که مي خوانند، احساس کنند.
همان طور که مي دانيد امروزه فناوري هاي نوين توانسته اند به بسياري از نيازهاي ما انسان ها در زمينه هاي مختلف پاسخ گويند. يکي از اين فناوري هاي جديد در عرصه طراحي و ساخت گجت هاي کامپيوتري، کتابخوان هاي الکترونيکي هستند که براساس نيازها و خواسته هاي افراد علاقه مند به کتابخواني طراحي شده اند و با وجود اين که مدت زمان زيادي از عرضه کتابخوان هاي الکترونيکي نمي گذرد، سر و صداي زيادي به راه انداخته اند. گرچه پيش از اين تصور مي شد، روزنامه هايي شبيه آنچه نخستين بار در مجموعه داستان هاي هري پاتر با آنها آشنا شديم در داستان هاي علمي ـ تخيلي هستند که براي تبديل آنها به حقايق زندگي بايد سال هاي طولاني درانتظار باشيم، اما ديري نگذشت، اين روزنامه ها که داشتن تصاوير متحرک از ويژگي هاي منحصربه فرد آنها به شمار مي رفت به واقعيت مبدل شده و قدم به زندگي واقعي ما انسان ها گذاشتند.● کتابخواني به شيوه الکترونيک
کتابخوان هاي الکترونيکي دستگاهي پرتابل براي خواندن و مطالعه کتاب هايي با فرمت ديجيتالي هستند و مي توانند پاسخگوي نيازهاي افرادي باشند که علاقه خود را به فرم سنتي کتاب در دنياي ديجيتال حفظ کرده اند. مهم ترين مزاياي ابزارهاي کتابخوان الکترونيک، قابل حمل بودن، قابليت مطالعه صفحه حتي در نور آفتاب و نيز عمر طولاني باتري است.
کتابخوان هاي الکترونيکي نقش بسيار مهمي در سهولت کتابخواني دارند و به اين ترتيب مي توان به کمک آنها، کتاب هاي مورد علاقه را همه جا با خود همراه داشت تا در هر فرصتي که پيش آمد، بخشي از آنها را بخوانيم. اين در حالي است که يکي از مهم ترين ويژگي هاي کتابخوان ها اين است که در آنها مي توان اندازه متن کتاب را به دلخواه تغيير داد.از آنجايي که در اين کتابخوان ها متن کتاب براساس فناوري جديدي موسوم به E Ink يا جوهر الکترونيکي روي صفحه نمايشگر به نمايش درمي آيد در مقايسه با صفحات نمايشگر رايانه اي که مجهز به فناوري LED هستند، خواندن متن کتاب يا هر نوشته اي راحت تر بوده و تنها با يک بار شارژ دستگاه مي توان هزاران صفحه از کتاب را بدون نياز به شارژ مجدد خواند. با توجه به چنين ويژگي هايي بايد پذيرفت که استفاده از کتابخوان هاي الکترونيکي براي خواندن اين نوع کتاب ها در لپ تاپ ها و حتي آيفون ها قابل مقايسه نخواهد بود.
رقابت در اين حوزه در سال هاي اخير بسيار زياد شده است و شرکت هاي بزرگي که در اين زمينه فعاليت دارند همه و همه مدام در حال رو کردن برگ هاي برنده خود هستند تا در اين بازار رقابتي از ديگر رقباي خود پيشي گيرند.در حال حاضر دو شرکت بزرگ سوني و آمازون، بازار فروش کتابخوان ها را در دست دارند و اين در حالي است که در مقابل شرکت هاي ديگري همچون اپل و گوگل با توسعه سيستم عامل هاي خود و ارائه تبلت ها، يک کتابخوانه ديجيتال روي اين ابزار ها به وجود آورده اند. اگرچه تبلت هاي آندرويدي و iPad از بزرگ ترين رقيبان فناوري E Ink هستند اما از نظر کار اختصاصي کتاب خواندن قابل رقابت با فناوري E Ink نيستند. مزيت استفاده از صفحات با تکنولوژي E Ink، علاوه بر مصرف بسيار کم باتري، اين است که برخلاف صفحه نمايشگر معمولي نور از پشت آن نمي تابد و در بلند مدت به چشم آسيبي نمي رساند. به علاوه مي توان آن را در نور مستقيم آفتاب نيز مانند کاغذ معمولي خواند.
با ظهور کتابخوان هاي الکترونيکي و آي پد و رقبايش، در سال هاي اخير شاهد رونق کتاب هاي الکترونيکي بوده ايم، به گونه اي که فروش کتاب هاي الکترونيکي با رشد ۲۰۲ درصدي نسبت به سال هاي قبل، براي اولين بار از مجموع فروش کتاب هاي چاپي بيشتر شده است و اين روند بدون شک مديون طراحي و ساخت کتابخوان هايي است که وارد بازار شده اند.
شرکت هاي زيادي با استفاده از اين تکنولوژي کتابخوان به بازار عرضه کرده اند اما کيندل آمازون و سوني ريدر، از مشهورترين و موفق ترين کتابخوان هاي عرضه شده به بازار هستند که به عنوان محبوب ترين کتابخوان ها از نظر کاربران شناخته شده اند. آمازون بزرگ ترين سايت فروشنده کتاب هاي کاغذي است که با ارائه کتابخوان الکترونيکي خود موسوم به کيندل به عنوان نخستين فروشنده تخصصي نسخه الکترونيکي از کتاب هاي آمازون قدم در اين عرصه گذاشت. کيندل، کتابخواني است که مي تواند حدود ۳۰ ساعت بدون نياز به شارژ مجدد کار کند و اين در حالي است که براحتي در دست جاي مي گيرد و بسياري از مشکلاتي که کاربران لپ تاپ ها با آن مواجه مي شوند، ندارد.
به اين ترتيب پيش بيني مي شود که در آينده اي نه چندان دور نسخه هاي الکترونيکي جايگزين نسخه هاي کاغذي کتابخانه بزرگ آمازون شود. ويژگي منحصربه فرد سوني ريدر در مقايسه با کيندل در اين است که انتقال آنلاين نسخه هاي مختلف کتاب هاي الکترونيک به آن از طريق درگاه USB امکان پذير است. يکي از انواع جديد کتابخوان هاي سوني، سوني ريدرهاي لمسي است که از نظر اندازه از نمونه هاي قبلي اين نوع کتابخوان ها کوچک تر است. شارژ باتري اين کتابخوان لمسي براي مطالعه هفت هزار و ۵۰۰ کتاب کافي است. از آنجايي که اين کتابخوان لمسي است، شما تنها با اشاره يک انگشت مي توانيد کتابي را که مي خوانيد ورق بزنيد. قابليت يادداشت برداري در حاشيه متن کتاب و همچنين امکان لايت کردن صفحات يا جملاتي از کتاب از مهم ترين ويژگي هاي اين نسل جديد کتابخوان ها هستند.
از آنجايي که کتابخوان هاي الکترونيکي در حقيقت نوعي کاغذ الکترونيکي تک لايه هستند که متن نوشته با استفاده از نوعي جوهر الکترونيکي در سطح آن به نمايش درخواهد آمد، مي توان از آنها براي مطالعه طولاني مدت استفاده کرد و با توجه به اهميت اين موضوع امروزه اغلب روزنامه ها و مجلات، چاپ نسخه هاي الکترونيکي را مورد توجه قرار داده اند.
اگر قصد خريد يک کتابخوان الکترونيکي را داشته باشيد با انواع مختلفي از آنها مواجه خواهيد شد که از قابليت هاي مختلفي نظير اينترنت بي سيم، تبديل متن به گفتار، صفحه نمايش لمسي، بلوتوث، Wi Fi، صفحه نمايش چرخان و… برخوردار هستند.به رغم اين که کيندل و سوني ريدر همچنان در صدر پرفروش ترين کتابخوان ها در سطح دنيا قرار دارند، کتابخوان هاي جديدتري با قابليت هاي منحصربه فرد به بازار عرضه شده است که به نظر مي رسد بزودي به جايگاه مناسبي در جلب رضايت مخاطبان دست يابند.
يکي از اين کتابخوان ها QVE است که تفاوت آن با ديگر کتابخوان ها، انعطاف پذيري آن است. شما مي توانيد اين کتابخوان بسيار سبک را براحتي همچون يک روزنامه چاپي تا کرده و در کيف خود قرار دهيد. نمايشگر آن به اندازه يک کاغذ A۴ است و به اين ترتيب شما مي توانيد يک نوشته را در اندازه اصلي آن روي نمايشگر مشاهده کنيد. به نظر مي رسد که اين کتابخوان بتواند جايگزين مناسبي براي جزوه هاي دانشگاهي باشد. Skiff نيز يکي ديگر از کتابخوان هاي جديد است که کتابخواني بزرگ و تمام رنگي است و مشاهده تصاوير رنگي کتاب هاي علمي را براي مخاطب خود لذت بخش تر خواهد کرد. اين کتابخوان بسيار باريک است و علاوه بر اين که از شبکه هاي Wi Fi و۳G پشتيباني مي کند مجهز به حافظه ۴ گيگابايتي است. اگرچه اسکيف نيز همانند کتابخوان هاي کيندل و سوني از صفحه نمايشگر لمسي و فناوري E ink برخوردار است، اما مي تواند تصاوير متحرک را با سرعت ۱۲ فريم در ثانيه به نمايش درآورد و به عبارت ديگر از سرعت نمايش بسيار خوبي در مقايسه با ديگر کتابخوان ها برخوردار است.● ديگر از کتاب خواندن خسته نمي شويد
اگرچه کتابخوان هاي الکترونيکي فناوري جديدي هستند، اما اين موفقيت مديون تلاش هايي است که سال ها پيش و با پيدايش نخستين کتاب هاي الکترونيکي در سال ۱۹۷۱ ميلادي آغاز شد. در اين کتاب ها به جاي چاپ متن روي صفحات کاغذ، متن کتاب يا هر نوشته اي از طريق لامپ اشعه کاتدي روي يک صفحه نمايشگر به نمايش درمي آمد و به اين ترتيب بتدريج و پس از گذشت ۲۸ سال از پيدايش نخستين کتاب هاي الکترونيکي، سرانجام نخستين نسخه ديجيتالي از کتاب هاي الکترونيکي در سال ۱۹۹۹ منتشر شد و از آنجا که تجربه احساسي مشابه کتابخواني به شيوه سنتي همواره مورد علاقه کتابخوان ها بوده است در سال هاي اخير فناوري هاي جديدي براي آسان سازي کاربرد کتاب هاي الکترونيکي و جلب رضايت مخاطبان اين کتاب ها تحت عنوان کتابخوان هاي الکترونيکي يا ebook reader به بازار عرضه شده است که در حقيقت کامپيوترهاي کوچکي با قابليت ذخيره سازي و بازيابي نسخه هاي متعددي از کتاب هاي الکترونيکي هستند. اگرچه در ابتدا تصور نمي شد که عرضه کتابخوان هاي الکترونيکي با استقبال چنداني مواجه شود، اما استقبال علاقه مندان به کتابخواني از کتابخوان هاي الکترونيکي، بسياري از شرکت هاي بزرگ توليدکننده تجهيزات کامپيوتري را بر آن داشته است تا با انجام تحقيقات بيشتر درباره نيازهاي کاربران، نسل هاي جديدتري از اين کتابخوان ها را طراحي و به بازار عرضه کنند.
اغلب کتابخوان هايي که تا به امروز به بازار عرضه شده اند، نمايشگرهايي به اندازه يک دفترچه يادداشت متوسط هستند که متن کتاب هاي الکترونيکي را به صورت صفحات تک رنگ به نمايش درمي آورند. در حالتي که نور زمينه نمايشگر خاموش باشد، متن کتاب با رنگ سياه و با وضوح بسيار بالا در مقايسه با نمايش متن کتاب روي نمايشگرهاي کامپيوتري، روي صفحه نمايشگر کتابخوان نقش خواهد بست. به نظر مي رسد که بزرگ ترين موفقيت کتابخوان هاي الکترونيکي در اين باشد که توانسته است، نقش بسيار مهمي در روند جايگزيني متن هاي الکترونيکي با متون چاپي داشته باشد.
بي شک توازن متن هاي الکترونيکي در مقايسه با متون چاپي آسان تر است و موجب خستگي چشم ها نمي شود. اين در حالي است که علاوه بر اين کتابخوان ها از امکانات ديگري نظير قابليت بزرگنمايي متن، انتقال متون مختلف از يک سيستم به سيستم ديگر، يادداشت برداري و حتي پخش کتاب هاي صوتي نيز برخوردارند، اما آنچه مسلم است اين که به نظر نمي رسد که سيستم هاي پيشرفته الکترونيکي هم قابليت جايگزيني با کتاب هاي سنتي و حس و حالي که از خواندن متون چاپي روي صفحات کاغذ در افراد ايجاد مي شود، داشته باشند. به عبارت ديگر ورق زدن صفحات يک کتاب يا حاشيه نويسي در گوشه و کنار يک صفحه کتاب، خاطراتي هستند که نمي توان آنها را به فراموشي سپرد، اما شايد در آينده اي نه چندان دور کتابخوان هاي جديدي طراحي و ساخته شود که بيش از پيش تداعيگر فرمت فيزيکي کتاب هاي چاپي باشند و براي مثال کتابخوان هايي داشته باشيم که بتوانيم به صورت مجازي يا حتي واقعي صفحات آن را ورق بزنيم و حتي صداي ورق زدن صفحات آن کتاب را نيز بشنويم.
اگرچه هنوز راهي طولاني را در جايگزين شدن کتابخواني به شيوه نوين با کتابخواني به شيوه سنتي پيش رو خواهيم داشت اما به نظر مي رسد که اين فناوري هاي جديد بتواند سرآغاز فصل جديدي در فناوري اطلاعات و ارتباطات باشد.● کتابخانه هاي ديجيتال
انسان ها همواره به دنبال يافتن راهي براي سهولت در انجام کارهاي مختلف بوده اند. هر گاه فکر مي کنيم فناوري اي به حد کمال خود رسيده، تحول شگرفي در آن زمينه به وقوع مي پيوندد. کتاب و کتابخواني هم از اين قاعده مستنثي نيستند. در گذشته هاي دور انسان ها تفکرات و آموخته هايشان را روي تخته سنگ هاي ديوار غار ها مي نوشتند اما به مرور زمان ابزار هاي بهتري براي اين کار در اختيار آنها قرار گرفت تا اين که کتاب هاي ديجيتال و کتابخوان هاي ديجيتال دنياي جديدي را پيش روي ما گشودند. نخستين کتاب هاي ديجيتالي که موضوع آنها به راهنماي استفاده از نرم افزار هاي جديد عرضه شده به بازار محدود مي شد تنها براي گروه خاصي از مخاطبان نوشته مي شد. تاريخ کوتاه متن هاي الکترونيک شاهد ظهور و گسترش قالب هاي متعددي بوده است که برخي از آنها را شرکت هاي بزرگ توليد نرم افزار پشتيباني مي کردند و برخي ديگر تحت حمايت نرم افزارهاي متن باز بوده است. کار با اين نرم افزارها چندان آسان نبود ودامنه محدود طرفداران متون الکترونيک نيز مزيد بر علت مي شد تا شرکت هاي بزرگ چندان علاقه اي به کار در اين زمينه نداشته باشند و بازار کتاب الکترونيک به صورتي زيرزميني گسترش يابد.
نخستين ناشران کتاب هاي الکترونيک تنها سراغ آثاري مي رفتند که در مالکيت عمومي قرار داشت؛ يعني فاقد حقوق مؤلف بود. در همين زمان بود، نويسندگاني که نمي توانستند ناشران را قانع کنند تا آثار آنها را منتشر کند به سراغ دنياي وب آمدند تا با شيوه چاپ آنلاين کتاب، ديگران را نيزشريک نوشته هاي خود کنند. به اين ترتيب فهرست هاي غيررسمي کتاب هاي الکترونيک روزبه روز روي شبکه جهاني گسترش يافت.
اما داستان راه اندازي کتابخانه هاي ديجيتال نيز همانند بسياري از ديگر فناوري ها برگرفته از ايده اي است که به طور ناگهاني به ذهن يک محقق جوان خطور کرده و در نهايت به عنوان مبنايي بر ورود به عصر کتابخواني ديجيتال مورد استفاده قرار گرفت. ۴ ژوئيه ۱۹۷۱ مهندس جواني مشغول تماشاي آتش بازي در روز استقلال آمريکا بود که هوس کرد ساندويچ بخورد. فروشنده نسخه اي از اعلاميه استقلال آمريکا نيز لابه لاي اغذيه به او داد.اين مهندس جوان که مايکل هادت نام داشت تصميم گرفت متن اعلاميه را براي دوستانش در شبکه محدود دانشگاهي بفرستد؛ اما نتوانست آن را از راه ايميل پست کند؛ چون دستگاه کامپيوتر توانايي چنين حجم کاري را نداشت و با ارسال چنين ايميلي از کار مي افتاد؛ بنابراين آن را در جايي به اشتراک گذاشت و با ارسال پيامي براي دوستانش از آنها خواست اين متن را دانلود کنند؛ اين متن نقطه عطفي براي شروع به کار کتابخانه آنلاين گوتنبرگ بود و در حقيقت نخستين کتاب الکترونيکي محسوب مي شد که در جايي به اشتراک گذاشته شد.
در دسترس بودن و حمل آسان تنها مزاياي کتاب هاي الکترونيک نيست، در حال حاضر بيش از دو ميليون عنوان کتاب الکترونيک روي شبکه جهاني وجود دارد که برخي را مي توان رايگان دانلود کرد اما براي باقي بايد پول پرداخت کنيد و البته قيمت آن از کتاب هاي معمولي ارزان تر است. کتاب ديجيتال جاي کمتري اشغال مي کند، در يک دستگاه کتابخوان مي توانيد تا هزار و ۵۰۰ کتاب را يکجا داشته باشيد و بديهي است که با يک حافظه جانبي مي توانيد اين مقدار را چندين برابر کنيد. در کتاب ديجيتال مي توانيد کلمات را جستجو کنيد يا زير جملات را به صورت موقت خط بکشيد و هايلايت کنيد. همچنين مي توانيد فونت کتاب را بزرگ تر يا کوچک تر کنيد. علاوه بر آن مي توانيد براحتي از آخرين صفحه اي که خوانده ايد مطالعه را از سر بگيريد. با يک دستگاه کتابخوان الکترونيک مي توان کليپ تماشا کرد و اين در حالي است که حتي تاريکي مطلق نيز مانع مطالعه نمي شود. از اين نظر در ميزان انرژي که براي روشن کردن لامپ لازم است صرفه جويي مي شود؛ باتري دستگاه نيز تا يک هفته انرژي مورد نياز کتابخوان را تامين مي کند. با استفاده از کتابخوان ها مي توانيد صدها کتاب را هميشه با خود حمل کرده و در هر لحظه با استفاده از جستجوي قوي، به مطالب خود دسترسي داشته باشيد.

● نسل جديد کتابخوان ها
بعضي ها عادت دارند هنگام کتاب خواندن کتاب را دست شان بگيرند و در حالي که پشت ميز نشسته اند کتاب بخوانند، بعضي ها دراز مي کشند و کتاب مي خوانند، بعضي ها بلند مي شوند و مي نشينند و خلاصه هر جور که راحت تر باشند در متن کتابي که مي خوانند غرق مي شوند. بعضي ها در تاکسي و اتوبوس و قطار هم کتاب مي خوانند و بعضي ها تنها در اتاق هاي خلوت و ساکت مي توانند چيزي بخوانند.
عادت هاي کتاب خواندن در ميان افراد مختلف متفاوت است اما اين روزها عادت هاي کتابخواني با گذشته فرق هايي کرده که پذيرفتن آن براي خيلي از کتابخوان هاي قديمي آسان نيست و با اين فضا احساس غريبگي مي کنند. بله منظورمان همين کتاب خواندن به شيوه الکترونيکي است، همين کتاب هاي جديد که ديگر از جنس کاغذ نيستند و از عناصر ديجيتالي تشکيل شده اند و اين نسل جديد کتابخوان ها مقوله جديدي در دنياي کتاب و کتابخواني هستند که هنوز براي بسياري از پيشکسوتان اين عرصه قابل لمس نيستند. در ميان نسل سومي ها، اين کتاب ها جايگاه متفاوتي دارند. خيلي از جوان ها حالا ديگر اين کتاب ها را بخشي عادي از زندگي شان مي دانند در حالي که براي بعضي ها هنوز کتاب الکترونيکي يک موضوع مجازي است نه واقعي و تا وقتي کتاب در کتابخانه شان نباشد، آن را به رسميت نمي شناسند.
در سال هاي اخير، ناشران منابع مرجع سعي کرده اند تا علاوه بر لوح فشرده، انتشارات خود را از طريق شبکه جهاني وب در محيطي فراگيرتر، ارزان تر و با قابليت هاي چند رسانه اي و فرامتني در دسترس طيف وسيعي از خوانندگان قرار دهند.
بعضي از کتاب هايي که در محيط وب در دسترس علاقه مندان به کتابخواني قرار مي گيرند شکل چاپي ندارند و فقط در قالب ديجيتالي منتشر مي شوند و همه فرآيند نشر کتاب، از زمان نوشته شدن تا قرار گرفتن در محيط وب، الکترونيکي انجام مي شود. بنابراين چنين کتاب هايي را نمي توان در جهان چاپي و کتابخانه هاي سنتي يافت و از اين لحاظ اثري منحصربه فرد هستند. کتاب هاي الکترونيکي، ويژگي ها، امکانات و کاربردهايي دارند که به هيچ وجه با کتاب هاي چاپي قابل مقايسه نيست. بعضي از کتاب هاي الکترونيکي فقط شامل اطلاعات متني هستند و تصوير، نمودار و… ندارند. بعضي ديگر تصاوير اسکن شده هم دارند. قضيه وقتي جالب مي شود که با کتاب هاي داراي تصاوير متحرک يا قطعاتي از فيلم مواجه شويم. آن وقت است که کتاب هاي الکترونيکي سخنگو که با استفاده از امکانات صوتي و الکترونيکي تا حدي با کاربر رابطه برقرار مي کنند هم سر و کله شان پيدا شود و سرانجام کتاب هاي الکترونيکي چند رسانه اي، يک رابطه چند رسانه اي و دو سويه ميان کتاب و خواننده برقرار کنند. اين دسته کاملا با کتاب هاي سنتي و چاپي متفاوتند و امکانات کمکي براي جستجو و تحقيق در آنها در نظر گرفته شده است و اين يعني چيزي که جوان ها و دانشجويان حسابي خواهان آن هستند.
کتاب هاي الکترونيکي در محيط وب بيشتر در قالب PDF، HTML يا متن ساده در دسترس قرار مي گيرند. براي مطالعه برخي کتاب هاي الکترونيکي بايد همه متن را به کامپيوتر شخصي انتقال داد يا صفحه يا فصل آنها را مطالعه کرد. ابزارهاي مطالعه کتاب هاي الکترونيکي هم متنوع است؛ تبلت ها، آي پد و انواع کتابخوان ها با کيفيت متفاوت موجود است.محيط وب به ناشران و نويسندگان امکان مي دهد تا بتوانند نسخه اي واحد از کتاب هاي خود را همزمان در دسترس تعداد بي شماري از خوانندگان قرار دهند و در هزينه هاي گزاف چاپ، صحافي و توزيع کتاب با شمارگان بالا صرفه جويي کنند. فقط کافي است يک نسخه از کتاب توليد شود و در محيط وب در دسترس قرار گيرد تا همه خوانندگان بتوانند همزمان آن کتاب را مطالعه کنند.
همان طورکه گفتيم علاوه بر متن، صوت، تصوير و ويدئو هم در کتاب هاي الکترونيکي گنجانده مي شود. در دنياي چاپي فقط مي توان عکس هاي رنگي يا سياه و سفيد را به کتاب اضافه کرد و امکان استفاده از صوت، انيميشن و ويدئو به عنوان بخشي از کتاب يا اطلاعات تکميلي به منظور تفهيم هر چه بهتر مفاهيم وجود ندارد. تلفظ صحيح کلمات، استفاده از موسيقي، کلام، انيميشن و ويدئو براي تشريح مفاهيم نوشتاري در کتاب هاي الکترونيکي بويژه کتاب هاي کودکان مهم است. محيط وب محدوديت اشغال فضاي زياد از حافظه را در ديسک هاي فشرده ندارد.

● ورود فناوري هاي نوين به دنياي نشر
از طريق ديجيتالي کردن متن يک کتاب، مي توان امکانات جستجوي مختلفي را براي کاوش يک يا چند کليدواژه در متن کامل کتاب يا در فصل و صفحه اي مشخص پيش بيني کرد. ناشران مي توانند از يک برنامه جستجو که از خصوصيات و امکانات کاوش مناسب برخوردار باشد، به عنوان ابزار جايگزين نمايه کتاب براي جستجوي اطلاعات در کتاب هاي الکترونيکي استفاده کنند.
محيط وب به شما امکان مي دهد تا به سرعت، حتي چند هفته پس از انتشار يک کتاب، اصلاح يا انتشار ويرايش هاي جديد اثر انجام شود. انجام چنين فرآيندي بسيار سريع و کم هزينه است؛ چون بيشتر مواقع، بخش کمي از کتاب بازنگري مي شود. در حالي که در کتاب هاي چاپي بايد حتي براي اصلاح يک صفحه، همه کتاب را دوباره چاپ کرد که هزينه زيادي براي ناشر دارد. يکي ديگر از ارزش هاي افزوده محيط وب، ارائه ويرايش جديدي از يک کتاب قبل از انتشار نسخه چاپي و توزيع آن در بازار نشر است.
با وجود همه اين مزيت ها، هنوز هستند کساني که با سرسختي تنها کتاب هاي چاپي را به رسميت مي شناسند و تمام مفهوم کتاب برايشان در بوي چسب و کاغذ خلاصه مي شود. حالا بايد ديد با وجود اين همه تحول در زمينه ابزارهاي کتابخوان که مي کوشند تا جاي ممکن ابزارشان را به کتاب واقعي شبيه و امکانات ويژه اي براي آن فراهم کنند، کدام پيروز مي شوند؛ کتابخوان هاي کاغذي يا نسل جديد کتابخوان ها؟

آن دسته از خوانندگان که مشترک فيد وبلاگ هستند، چند وقت پيش در يکي از پست‌ها خواندند که قصد تهيه گلکسي تب دارم. من آن زمان از خوانندگان خواسته بودم که در مورد فارسي‌سازي اين گجت، راهنمايي کنند.

خوب! تبلت را مدتي پيش از طريق «ديجي کالا» تهيه کردم و با اندکي دردسر رام فارسي را نصب کردم.

بعضي از دوستان و خوانندگان از من خواسته‌اند که تجربه‌ام را در مورد کار با تبلت به صورت عام و گلکسي تب به صورت خاص، به اشتراک بگذارم.

در اين پست، من به جاي اينکه اطلاعات و آمار و اعداد سايت‌هاي معتبر را در مورد گلکسي تب، ترجمه کنم و در اينجا بياورم، سعي مي‌کنم بر تجربه خودم متمرکز شوم. شما مي‌توانيد با جستجويي مختصر بهترين مرورها را در وب پيدا کنيد و با استفاده از آنها و پست من، اطلاعات خود را تکميل کنيد.

- تبلت يک گوشي با صفحه نمايش بزرگ است. من واقعا نمي‌دانم فلسفه استفاده از وسيله‌اي، بين گوشي‌هاي روتين و لپ‌تاپ‌ها چيست؟

واقعيتش را بخواهيد، من هم در هنگام خريد تبلت، همين شک و ترديد را داشتم. خوب، آخر چه معني دارد، يک اسمارت‌فون خوب و يک نت‌بوک يا لپ‌تاپ پرتابل براي کار آدم کفايت مي‌کند. تبلت اين ميان به چه دردي مي‌خورد؟! اما اين ترديد من تا حدي زيادي بعد از خريد تبلت برطرف شد.

- گلکسي تب، يک تبلت پرتابل خوب: يکي از دلايلي که باعث شد آيپد ۱۰ اينچي نخرم و به سمت گلکسي تب ۷ اينچي بروم، همين اندازه کوچک‌تر آن بود. من وسيله‌اي که مي‌خواستم که بتوانم به راحتي آن را اين طرف و آن طرف ببرم، در جيب باراني‌ام جا شود و حتي هنگامي که در بستر، دراز کشيده‌ام به راحتي با يک دست آن را بالاي سر بگيرم. آيپد، تبلت بي‌نظيري است، اما هم اندازه و هم وزنش، بيشتر از استانداردي است که من دوست داشتم. درست به همين خاطر است که اين روزها، شايعه ساخت آيپد ميني ۷ اينچي هم به گوش مي‌رسد.

البته چند وقت پيش گوشي گلکسي اس را تهيه کرده بودم و طبعا با اندرويد آشنايي نسبي داشتم و اين بار مي‌خواستم اندرويد را روي يک تبلت تجربه کنم.

فاکتورهايي مثل سيم‌کارت خوردن و مولتي‌تسک بودن هم مطرح بود. البته همه اينها سليقه‌اي است، همچنان که من اين روزها با علاقه آخرين شايعات آيپد ۲ را مرور مي‌کنم و چه بسا که اين گجت را هم در آينده، تست کنم.

به صورت کلي من فعلا به جز آيپد يا گلکسي، تبلت ديگري را به شما توصيه نمي‌کنم. البته دو سه مدل نت‌بوک / تبلت هم هستند که گويا فعلا وارد بازار ايران نشده‌اند و آنها هم به نوبه خود وسوسه‌کننده هستند، اما به نظر من بيشتر به درد کساني مي‌خورد که دلشان بيشتر با لپ‌تاپ يا نت‌بوک است.

- صفحه نمايش گلکسي تب، گرچه کيفيت Super Amoled گوشي گلکسي اس را ندارد، اما کيفيتش کاملا قابل قبول است. بازتاب نور محيطي وجود دارد، که البته مزاحمت چنداني ايجاد نمي‌کند، اما اگر صفحه نمايش مات بود، کاربر رضايت بيشتر داشت. اثر انگشت به راحتي روي صفحه نمايش گلکسي تب باقي مي‌ماند، اما زماني که وسيله روشن است، اين آثار قابل رؤيت نيستند، اما ممکن است کاربران کمي وسواسي را ناراضي کند.

- کيفيت بدنه گلکسي تب خوشبختانه به بدي گلکسي اس نيست. گلکسي اس بدنه پشتي، بسيار بدي دارد، طوري که من مجبور شدم، اصلا درب پشتي گوشي را جدا کنم و يک درب پشتي جدا تهيه کنم. اما خوشبختانه گلکسي تب، جدار پشتي سفيدرنگ باکيفيتي دارد که اصلا اثر انگشت را به خود نمي‌گيرد و زيبايي خوبي به وسيله مي‌دهد.

همان طور که پيش‌تر گفتم وزن کم (حدودا ۳۸۰ گرم) و ابعاد تبلت، طوري است که مي‌توان به راحتي با يک دست آن را نگاه داشت. گرچه منتقدان ضخامت گلکسي تب را کمي زياد مي‌دانند (تقريبا ۱۳ ميليمتر) اما تجربه شخصي من نشان مي‌دهد که همين ضخامت باعث کنترل بهتر گوشي با يک دست مي‌شود!

خوب! حالا بياييد در ضمن بررسي بعضي از اپليکيشن‌ها، کارايي تبلت را هم بررسي کنيم:

اين اسکرين‌شاتي از هوم اسکرين تبلتم است، البته در اندرويد شما مي‌توانيد هوم اسکرين‌هاي متعددي داشته باشيد و به راحتي بين آنها بچرخيد و ويجت‌هاي مورد نيازتان را در آنها پخش کنيد.

- خواندن کتاب الکترونيک با تبلت: ما نياز داريم که گجت‌هايي براي خواندن کتاب‌هاي الکترونيک تهيه کنيم. خواندن اين کتاب‌هاي پشت مانيتور واقعا عملي نيست و به علاوه ما بايد بتوانيم هميشه کتاب‌هاي مورد نيازمان را به اينجا و آنجا ببريم.

من پيش از اين «سوني ريدر» داشتم که بسيار از کار با آن لذت مي‌بردم، اما گجت‌هاي اختصاصي خوانش کتاب در عين مزايايي که دارند (مثلا استفاده از فناوري e-Ink يا طول عمر بالاي شارژ)، در حال حاضر نقايصي هم دارند. مثلا شما هيچگاه با کيندل يا سوني ريدر نمي‌توانيد با کيفيت خوب، به صورت لمسي با کتاب تعامل برقرار کنيد، شما نمي‌توانيد به صورت چند لمسي (مولتي تاچ) روي متن يا عکس زوم کنيد، شما نمي‌توانيد کتاب را به صورت رنگي ببينيد.

همانطور که مي‌دانيد کتاب‌هاي الکترونيک در فرمت‌هاي مختلف منتشر مي‌شوند، با استفاده از تبلت، کاربر هيچگاه نگران نيست که شايد وسيله‌اش از فرمت کتاب، پشتيباني نکند. چون به راحتي مي‌تواند، اپ مورد نياز را بيايد و مشکل را برطرف کند.

براي مثال بسياري از کتاب‌هاي پزشکي مرجع را با فرمت chm مي‌توان از اينترنت دانلود کرد، اما کمتر کتابخواني پيدا مي‌شود که اين فرمت را به خوبي پوشش دهد، اما با تبلت و مثلا نصب اپ iReader مي‌توان به راحتي کتاب حجيمي مثل هاريسون را با خود داشت. تصور کنيد که يک پزشک هميشه به کتاب‌هاي مرجع دسترسي داشته باشد. اسکرين شاتي از کتاب طب داخلي هاريسون در گلکسي تب:

در عکس زير شما، نماهايي از اپ اي‌بوک اندرويد را مي‌بينيد که با آن مي‌توان به زيبايي کتابخانه‌اي مجازي با استفاده از کتاب‌هاي با فرمت epub ساخت. نحوع تعامل با کتاب، درست مثل ورق زدن يک کتاب واقعي است:

برتري ديگر تبلت‌ها، در قباس با کتاب‌خوان‌هاي روتين، اين است که با آنها مي‌توان به راحتي کتاب‌هايي اسکن‌شده را خواند. مي‌دانيد که بسياري از کتاب‌هاي فارسي که در محيط اينترنت به رايگان قابل دانلود هستند، به صورت متن نيستند و در واقع اسکن کتاب‌ها هستند. با استفاده از سوني ريدر من نمي‌توانستم از اين کتاب‌ها استفاده کنم، اما حالا با استفاده از گلکسي تب، من به راحتي مي‌توانم از اين کتاب‌ها استفاده کنم:

قبلا انبوهي کتاب و مجله داشتم که به سبب اينکه با کتاب‌خوانم نمي‌توانستم عکس‌هاي رنگي‌شان را ببينم، اصلا رغبت نمي‌کردم به سويشان بروم، اما حالا قضيه فرق مي‌کند.

خواندن روزنامه‌ها با تبلت: روز به روز بر تعداد مجلات و روزنامه‌هايي که اپ‌هاي اختصاصي منتشر مي‌کنند، افزوده مي‌شود. استفاده از اين اپ‌ها خواندن آنها را بسيار ساده مي‌کند. به عنوان من اپليکيشني براي نيويورک تايمز نصب کرده‌ام که خواندش را بسيار ساده و پاکيزه مي‌کند:

با کليک بر روي هر مقاله، مي‌توان متن کامل آن را به راحتي خواند.

خواندن فيدها با تبلت: خواندن گودر با تبلت لطف خاص خودش را دارد. شما مي‌توانيد با سرعت بالايي مطالب را مرور کنيد.

البته اپليکيشن‌هاي بسيار متنوعي براي خواندن فيدها وجود دارند. در تصوير بالا نمايي از گودر در مرورگر پيش‌فرض اندرويد مي‌بينيد.

اگر يک کاربر حرفه‌اي گودر باشيد، مي‌دانيد که صرف زمان زياد پاي گودر، آدم را به راستي خسته مي‌کند. اما با تبلت مي‌توانيد به راحتي روي مبل لم بدهيد و به صورت لمسي، اخبار را بالا و پايين کنيد. به علاوه خواندن پست‌هاي بلند با تبلت، به مراتب راحت‌تر از مانيتور پي‌سي‌هاست.

فعاليت در شبکه‌هاي اجتماعي با تبلت: بله! با مرورگر پي‌سي يا گوشي موبايل هم مي‌شود وارد شبکه‌هاي اجتماعي شد و فعاليت کرد. اما اگر شما از اپليکيشن‌هاي اين شبکه‌هاي اجتماعي روي موبايل استفاده کنيد، مي‌توانيد با سهولت بيشتري فعاليت کنيد. از زماني که اپ‌هاي مربوطه را روي تبلتم دارم، ميزان فعاليتم در توييتر و فيس‌بوک بيشتر از گذشته شده است.

مسئله جالب اين است که تبلت، خيلي وقت‌ها براي من مبدل به يک مانيتور دوم شده است! يعني حتي زماني که پاي پي‌سي هستم براي چک کردن توييتر و فيس‌بوکم از تبلت استفاده مي‌کنم. تازگي هم عادت پيدا کرده‌ام که هنگام تماشاي فوتبال، تبلت را کنار بگذارم، تا هر وفت چيز جالبي ديدم، توييتش کنم!!

گلکسي تب و پخش ويدئو: گلکسي تب بسياري از فرمت‌هاي ويدئوي را پشتيباني مي‌کند. در تستي که من انجام دادم، تبلت توانست به راحتي ويدئوي HD با کيفيت ۱۰۸۰P را پخش کند:

براي پخش ويدئوهايي با فرمت flv يا mkv و ساير فرمت‌هايي که معمولا کمتر مورد پشتيباني قرار مي‌گيرند، مي‌توان به سهولت اپ‌هايي يافت.

البته تصور نمي‌کنم، آدم به جز هنگام سفر يا وقتي بخواهد قطعه ويدئوي کوتاهي را به دوستش نشان بدهد، مانيتور‌هاي صفحه‌پهن يا تي‌وي‌هاي خانه را رها کند و سراغ تبلت بيايد.

يکي از نگراني‌هاي بعضي از افراد، عدم سازگاري اندرويد با زبان فارسي بود، خوشبختانه اين مشکل روز به روز و به خصوص درمورد نسخه‌هاي تازه‌تر اندرويد، کمتر و کمتر مي‌شود. گلکسي اس و گلکسي تب هم به راحتي با نصب رام مناسب، با فارسي سازگار مي‌شوند:

گلکسي تب و نقشه گوگل: يکي از چيزهاي جذاب تبلت اين است که اين وسيله به کمک GPS مکان شما را به زيبايي روي نقشه گوگل نمايش مي‌دهد. صفحه ۷ اينچي اين تبلت، تجربه‌اي بسيار بهتر از گوشي‌هاي موبايل در اختيار شما قرار مي‌دهد.

در اين پست، البته قرار نيست، در مورد اپليکيشن‌هاي جذاب يا گيم‌هاي اندرويد بنويسم، اما بايد به اين نکته اشاره کنم که با استفاده از نمايشگر ۷ اينچي اين تبلت، مي‌توان لذت بيشتري از گيم‌ها و اپ‌ها برد. مثلا بازي زيباي پرندگان خشمگين!

– خوشبختانه به راحتي مي‌توان يک سيم کارت رايج را وارد اين تبلت کرد و با استفاده از GPRS همراه اول يا بهتر از آن ايرانسل، اتصل دائم به اينترنت داشت. البته من در خانه براي اتصال تبلت به اينترنت، از وايرلس خانگي استفاده مي‌کنم.

– با گلکسي تب مي‌توان ارتباط تلفني هم برقرار کرد، البته بهتر است در اين مواقع از هدفون استفاده کنيد! دفترچه تلفن گلکسي تب براي بهره بردن از صفحه عريض آن، کاملا بهينه شده است.

– شارژ ۷ ساعته گلکسي، براي يک وب‌گرد پرکار کاملا کافي است، البته به پاي شارژ ۱۰ ساعته آيپد نمي‌رسد. اگر کارتان با تبلت زياد باشد، مجبور هستيد، هر روز آن را شارژ کنيد.

– گلکسي تب، داراي دوربين جلو و پشت است. دوربين پشت اين تبلت، فلش هم دارد. اين مسئله يکي از نقاط برتري گلکسي نسبت به آيپد است. البته وضوح دوربين پشت، بيشتر از ۳٫۲ مگاپيکسل نيست.

– گلکسي تب، بلوتوث کارآمدي دارد و به کمک آن مي‌توانيد به راحتي فايل با گوشي‌ها يا لپ‌تاپ‌هاي ديگر رد و بدل کنيد.

– انتقال فايل‌ها به گوشي به استفاده از کابل ارتباطي بسيار آسان است و دردسر بعضي از تبلت‌ها را ندارد.

تبلت‌ها و توليد محتوا: گرچه با تبلت مي‌توان به سرعت و در همه جا اخبار را مرور کرد و ماده خام لازم براي کار وبلاگ‌نويسي يا روزنامه‌نگاري را فراهم کرد، اما هنگام آماده‌سازي مطلب نهايي، تبلت‌ها به اندازه پي‌سي يا لپ‌تاپ براي نوشتن مناسب نيستند. خود من در هنگام وبلاگ‌نويسي عادت دارم ۲۰ برگه را در مرورگر باز کنم، به سرعت با استفاده از صفحه کليد تايپ کنم و با استفاده از برنامه‌هاي ويرايشگر عکس، عکس‌ها را ويرايش کنم. گرچه اپ‌هاي خوبي براي کار با وردپرس و ساير سيستم انتشار محتوا هم در محيط iOS و هم اندرويد توليد شده‌اند، اما من هيچ وقت هنگام کار با تبلت در اين مورد خاص، رفاهي را که پشت پي‌سي دارم، احساس نمي‌کنم.

البته مي‌شود با يک سري تجهيزات جانبي مثل کيبورد -که البته در مورد گلکسي تب فعلا در بازار ايران نيست- اين فرايند را هم بهتر کرد.

————-

تبلت گجتي است که تا تجربه استفاده از آن را نداشته باشيد، پي به ضرورت داشتنش نمي‌بريد. البته اين مسئله به نوع خاص کاربري شما برمي‌گردد، اما من تقريبا مطمئن هستم که اگر شما يک وب‌گرد حرفه‌اي و کاربر مشتاق شبکه‌هاي اجتماعي هستيد و مي‌خواهيد همه جا و همه‌وقت به راحتي کارهاي آنلاينتان را انجام بدهيد، در صورت کار چند ساعته با يک تبلت، معتادش خواهيد شد. جذاب بودن فناوري لمسي در يک صفحه عريض، چيزي نيست که بتوان به راحتي از آن صرف‌نظر کرد.

گرچه در طي يکي دو سال آينده کتابخوان‌هاي رنگي مبتني بر فناوري e Ink هم وارد بازار خواهند شد. اما دست‌کم تا آن زمان، شخصا ترجيح مي‌دهم که کتاب‌ها و مجلات را با تبلت بخوانم و نه با کتابخواني که فعلا دارم.

به علاوه اگر شما يک وبلاگ‌نويس يا ژورناليست فعال هستيد، تبلت با تسريع فناوري وب‌گردي، مي‌تواند سرعت بيشتري به کارتان بدهد و حتي درجه خلاقيت‌تان را بيشتر کند.

نکته مهم ديگر اين است که نبايد تصور کنيد، تبلت، منحصرا گجتي براي استفاده در «خارج» خانه است، همان طور که گفتم من حتي در کنار پي‌سي هم از تبلت استفاده مي‌کنم.

البته اگر آدم ايده‌اليستي هستيد و دنبال يک تبلت آرماني با قدرت پردازش بيشتر، صفحه نمايش بهتر، سيستم عامل سازگارتر با تبلت يا شارژ باطري بيشتر هستيد، بايد مدتي صبر کنيد و منتظر ورود نسل دوم يا سوم تبلت‌ها باشيد. اما اگر از من مي‌شنويد و حرفم را قبول داريد، بايد بگويم که تجربه کردن فناوري روز، لذتي دارد که نمي‌توان به راحتي از آن صرف‌نظر کرد. مطمئن باشيد که سطح انتظارات شما هم يک سال بعد اصلا قابل قياس با انتظارات فعلي‌تان نخواهد بود.

همان طور که گفتم، من در اين پست، تنها تجربه شخصي‌ام را با شما در ميان گذاشتم. شما براي مرور کامل اين گجت، مي‌توانيد به سايت‌هاي معتبر مراجعه کنيد، ديدن ويدئوهاي يوتيوب را هم به شما توصيه مي‌کنم. ديدن ويدئوهايي در يوتيوب را که به مقايسه آيپد و گلکسي پرداخته‌اند، به صورت ويژه به شما توصيه مي‌کنم.